آقای رییس جمهور

آقای رییس جمهور

به امید طلوع دیگر
آقای رییس جمهور

آقای رییس جمهور

به امید طلوع دیگر

مازندران

  مازندران این کهن دیار خسته از مهریز تاریخ ، آمده است تا روایت کند حدیث ماندن را بودن را، روایاتی را که در دل نهفته است. حکایاتی به شماره قطره های بارانی که بر این پهن دشت فرود  آمده است.

داستانهایی که در زیر شاخ و برگ های سبز گیاهان و درختان آن پنهان و کمتر شنیده شد یا به چشم آمد.

 از آن دیو سپید پای در بند ، از مازندران و آرش کماندارش ، از دلاوران و رادمردانی که در طول تاریخ چند هزار سالش که در مقابل دشمنان ایستادگی و تا پای جان از آن حراست کردند،

مردمانی که با دوست پیمان بستند و تا آخر برسر پیمان ماندند و تن خاکی را پل پیروزی دوستان ساختند.

افراشتگی قله هایش که در فضای مه آلود اساطیر پایندان سیمرغ میگردد و یا سینه کش دامنه هایش در تاریک و روشن تاریخ، آماردهای رشید و سپس دیلمیان کشور گشایش را در آغوش پر مهر خویش می پرورد . و یا دست های کرانه ای آن که خاستگاه کادوسیان پرخاشگر می گردد.

این جا پهنه همیشه سر سبز مازندران کهن با طبیعت گشاده دست ، و دریای نیلگون و پر پرکت ، و تاریخ پر بارش پاسدار مقدش ترین ایده آل های ملی و آیینی قوم ایران در طول سده های پیشین و پسین تاریخ گشته است.

آنگاه که گستره جنوبی البرز خشک، در راستای  مرکز،خاور و باختر نجد ایران، باسکوت غمبارش خاموشی دریادلان آزادی جو را گواه می شد، بانگ رستاخیز میهنی از این سوی البرز به وسیله مردان مازندران کهن با پرتاب تیر آرش ها  طنین دوباره می یافت.و یا در خاموشی غم انگیز ی که بازتاب تسلط منادیان اسلام اموی در ایران بود، با افراشتن پرچم شیعه علی ، بغداد را زیر هیبت گام های سربازان دیلمی خود می لرزاند.

یا زمانی که طنین مشروطه خواهی سراسر ایران را فرا گرفت. مردانی همچون شیخ فضل اله نوری کجوری  از این دیار بودن که در راس آن قرا گرفتند.و آن زمانی که پادشاه قاجار با استبداد صغیرش مشروطه را به خاموشی کشاند.باز هم مردان این دیار بودند با فداکاری جان خود در رئوس فاتحان تهران قرار می گیرند(سپهسالار تنکابنی،سالار فاتح،میرزا طاهر تنکابنی و...) وهنگامی که نهضت جنگل برای رهایی ایران از اشغالگران در گیلان قیام میکند باز مردانی از این دیار هستن که به سرکردگی سالا رفاتح(سرتیب علی دیوسالار) به یاری او می شتابند.

 

و همین دلاوران هستند که در هشت سال دفاع مقدس وظیفه خود دانستند که از مرزهای این کهن بوم دفاع کنند و اسلام عزیز را پایدار نگهدارند.از جمله این مردان میتوان به خلبان شهید  شیروردی اشاره کرد .

این مردم در طول تاریخ درخشان خود نشان دادند که از دشمن برای ایران نمیگذرند و از خود آری .

و هرگز حاضر نیستند از حق خود بگذرند و برای بدست آوردنش تلاش خواهند کرد.

با این همه می توان نقاط سیاهی در تاریخ آن دید  که میتوان از آن صرف نظر کرد وگفت:

 

از آن دیو سپید پای در بند /زرویان و زآرش یاد کن چند

به تاریخ کهنسالت نظر کن/ به نور و نوشهر و چالوس سفر کن

میان ما بنشته این جا / امیر پازواری ها و نیما

اگر تاریخ ما اختر نشان است/ به یمن شوکت مازندران است

این سر زمین پر است از دلاوری ها فرزندانش ، از آن زمان که در مقابل هجوم اسکندر ایستادند و اورا به عقب راندند تا ایستادگی در مقابل اعرابی که نه ازبرای دین بلکه برای قدرت و ثروت عازم این دیار شدند. و در مقابل هرکس که چشم بر خاک این دیار دارد.

مردمان این سر زمین را ماوا و پناگاه انسان های شریفی ساختند که از ظلم و ستم حکام جور به تنگ آمدند . آنانی که ن باشمشیر بلکه با دل و جان به فرزندان رسول خدا ایمان آوردند، بر علیه ظلم قیام کردند و عشق علی را دل نهادند. مردم سرزمین علویان

جریرالدین نخستین مرد تاریخ           زعهد باستان بنموده تحقیق

که این جا مردمانی سخت کوشند        ز راه مام میهن جان فروشند

نشد آلوده این جا از عربـــــــها            شبی را سر نکرد این جا مغولها

در آن عصر چپاول  عصر غارت      در آن عهد جهالت خیز و ظلمت

در این جا کیمیاگر بود و اکسیر         در این جا علم دانش ،عقل تدبیر

گواه من حکیم توس باشد                                                               که با تاریخ ما مانوس باشد