رسانههای ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان هفته گذشته هم و غم جدی خود را معطوف بر اخبار ثبت نام نامزدها در انتخابات کردند؛ هر چند تمام نگاهشان به ستاد انتخابات وزارت کشور نبود؛ نگاه اصلی آنان متوجه هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی بود؛ با قطعی شدن عدم نامزدی خاتمی، به هر دری زدند تا هاشمی را به صحنه رقابت بکشانند؛ اشک ریزان برای هاشمی و مظلومیتش شاه بیت این تلاشها بود.
تیتر هاشمی بالاخره آمد به خوبی حکایت از لحظهشماری ضد انقلاب برای آمدن آیتالله 80 ساله دارد
از این رو لحظه شماری برای آمدن آیت الله 80 ساله به وزارت کشور صورت گرفته بود؛ تا بالاخره با آمدن هاشمی در دقیقه نود به ستاد انتخابات، و ثبت نام او تعریف و تمجیدها از وی و جهتگیریهای خاص نیز آغاز شد. میتوان انواع اهداف را در این موارد خلاصه کرد:
رسانههای ضد انقلاب که برای آمدن هاشمی به صحنه انتخابات لحظه شماری میکردند، با ورود هاشمی نتوانستند خوشحالی خود را از این اتفاق پنهان کنند و تیترهای اول رسانههای خود را به آمدن هاشمی اختصاص دادند؛
بی.بی.سی ضمن اینکه هاشمی را « سیاست مدار کهن کار خط میانه » معرفی میکند، از بازگشت او
به « خط مقدم سیاست » استقبال میکند
اختصاص این تیترها به هاشمی به گونهای صورت میگرفت که تجلی نوعی منجیسازی از هاشمی نیز انجام شود. این رسانهها تلاش کردند تا در عین حال که از آمدن هاشمی سرذوق آمدهاند به تعریف و تمجید از هاشمی بپردازند و او را شایسته ترین گزینه برای ریاست جمهوری معرفی کنند؛ البته بدون شک انتخاب گزینه مطلوب از سوی رسانههای معاند امری نیست که به خاطر خیر خواهی نظام و ملت انجام شده باشد.
رادیو فرانسه با انتخاب تیتر فوق تلاش کرد آمدن هاشمی را اتفاقی بسیار ویژه توصیف کرده و به صورت نرم نیز
خوشحالی خود از آن را ابراز میکند
البته این رسانهها تلاش کردند تا آمدن هاشمی را به گونهای خاص نیز نشان دهند تا احتمال ریاست جمهوری وی را از همین الان بالا و قطعی معرفی کنند؛ این رسانهها با بزرگ کردن خبر کناره گیری برخی اصلاح طلبان با آمدن هاشمی، این خبر را نیز با ذوق زدگی خاصی منتشر کردند؛ خبری که خیلی زود تکذیب شد.
هاشمی رفسنجانی پیشتر گفته بود که شرط آمدنش موافقت رهبر انقلاب است؛ هاشمی در حالی سخن از موافقت رهبر انقلاب می گوید که پیش تر تمام نامزدهایی که با رهبر انقلاب دیدار داشته اند درباره نظر ایشان در مورد کاندیداتوری خود تنها یک سخن شنیده اند: « من نفیاً و اثباتاً نظری ندارم»؛ در نتیجه هاشمی هم قطعا همین سخن را خواهد شنید؛
هاشمی هم که می دانست این سخن را از رهبر انقلاب خواهد شنید، چرا چنین امری را مطرح و رسانهای کرد؟ فارغ از تحلیل های مختلف این امر مسلم است که هاشمی با این کار باعث شد عده ای گمان کنند آمدن او با موافقت رهبر انقلاب است؛ حتی برخی نزدیکان هاشمی – تیمور علی عسگری – هم چنین توهمی داشتند که به سرعت این خبر تکذیب شد. اما هاشمی با این کار خود سوژه ای هم برای رسانه های ضد انقلاب بوجود آورد. آنها در برنامههای خود به این پرداختند که آیا آمدن هاشمی با موافقت رهبری بوده است؟
این رفتار هاشمی رفسنجانی که نوعی سوء استفاده از سکوت رهبری است، چه معنی میتواند داشته باشد؟
رسانههای ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان با آمدن هاشمی رفسنجانی نگاهی منجی وار به وی داشتند و تلاش کردند تا او را به نحوی مقابل حاکمیت قرار دهند. این رسانه ها نمیتوانستند بپذیرند که هاشمی رفسنجانی که در 80 سالگی برای انتخابات و با اصرار اصلاح طلبان ثبت نام کرده، قرار است در چارچوب حاکمیت و نگاه اصولگرایی فعالیت کند.
رسانههای بیگانه هاشمی را در حالی اینگونه حمایت رسانهای میکنند که او را نماد تغییر خواهی در برابر حکومت میدانند؛ و گرنه چه دلیلی دارد حمایت از نامزدی که احتمال
دهند نماینده گفتمان انقلاب اسلامی است!! پس بی شک در نگاه این رسانه ها، هاشمی نماینده انقلاب اسلامی نیست
از این رو این رسانهها تلاش کردند تا در عین حال که از آمدن وی شور و شوق نشان میدهند این امر را نیز تذکر بدهند که هاشمی با نظام و رهبری فاصله دارد و قرار نیست با حاکمیت کنار بیاید و چیزی نگوید. قدر مسلم این است که رسانه های ضد انقلاب قصد ندارند بهترین گزینه را که در چارچوب نظام و آرمانهای امام و رهبری قرار است فعالیت کند، به عنوان گزینه مطلوب خود معرفی و از او حمایت کنند؛ پس بدون شک تلاش خواهد شد ضمن پررنگ شدن برخی اختلافات، هاشمی را نماد مقابله با نظام معرفی کنند.
بی.بی.سی در راستای تقابل هاشمی با نظام و رهبری برنامهای تلویزیونی هم در این باره تهیه کرد تا نشان دهد هاشمی، در
خط رهبری نیست و سرمایه گذاری بی.بی.سی بر حمایت از وی بی دلیل نیست