آقای رییس جمهور

آقای رییس جمهور

به امید طلوع دیگر
آقای رییس جمهور

آقای رییس جمهور

به امید طلوع دیگر

همه آمدند/ در اتاق فکر ستادها چه می گذرد؟

همه آمدند/ در اتاق فکر ستادها چه می گذرد؟
وزارت کشور روز پر استرس و پرالتهابی را پشت سر گذاشت. آمدن یا نیامدن هاشمی و اخبار ضد ونقیض از حضور همزمان احمدی نژاد و مشائی و بعد هم آمدن ناگهانی جلیلی و اخبار تجمعات و غیره، باعث شده بود هم سالن وزارت کشور پر هیاهو شود و هم اخبار مخابره شده به رسانه ها پرحرارت باشد.

دقیقه ۹۰ و لحظات آخر ثبت نام صحنه ساز اصلی انتخابات ۹۲ شد. یکی از درب شماره یک وارد شد و دیگری از درب شماره سه وزارت کشور. مشائی دستش در دست احمدی نژاد و همراه با نیکزاد و عزت الله انتظامی آمدند و  آیت الله هاشمی همراه با فاطمه و یاسر و محمد برادرش از درب دیگر. یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ شروع به ثبت نام کردند. پچ پچ خبرنگاران نیز روی خروجی رسانه ها قرار می گرفت. از تجمع مردم مقابل درب وزارت کشور تا اقدام ناجا برای پراکندن مردم و  زدوخورد خبرنگاران با حامیان مشائی و غیره متن و حاشیه اخبار دیروز بود.

آمدن یا نیامدن هاشمی به ستاد هم ماجراهایی داشت. لحظه به لحظه از سوی خبرنگاران رصد می شد. هاشمی وارد جلسه مجمع شد. هاشمی در حال گوش دادن اخبار ساعت ۱۴ است. هاشمی وارد اتاق استراحت خود شد. هاشمی از خواب بیدار شد و در حال چای خوردن است و دست آخر اینکه هاشمی در راه است. از طرفی دیگر یکی از همراهان مشائی به خبرنگاری گفته بود مشائی منتظر آمدن هاشمی است. به محض اینکه هاشمی راه بیافتد او نیز با احمدی نژاد وارد سالن می شوند.

برخی به همین دلیل حضور همزمان و برنامه ریزی شده و البته ناهماهنگ مشائی و هاشمی  را پیام دار دانستند. پیام این همزمانی القای دوقطبی هاشمی-دولت است؛ نه هیچ دو قطبی دیگری. دوقطبی که هر دو سر بر آن اتفاق نظر دارند.

احمدی نژاد سنگ تمام گذاشت. دست مشائی را بلند کرد و به خبرنگاران گفت من مشائی و مشائی من است. همه خوبی های دولت به خاطر حضور مشائی است. خبرنگارها که سوال کردند این کار شما غیرقانونی است، با خنده گفت: «نگران نباشید امروز را مرخصی گرفتم». هاشمی البته معلوم بود دقیقه نود آمده است. فاطمه هاشمی می گفت پدرم یک دفعه بلند شد و گفت: «بسم الله، برویم ». به همین دلیل آمادگی برای حرف زدن نداشت و پاسخ به سوال خبرنگارها را به آینده حواله می داد.

از سوی دیگر سعید جلیلی نیز وارد وزارت کشور شد و در سکوت کامل رسانه ای ثبت نام کرد و رفت.  اما بعد از رفتنش تا ساعت ها محور بحث خبرنگاران و اتاق فکر احزاب اصولگرا شد. بحث هائی که تا همین الان نیز ادامه دارد.

اما آرایش انتخابات چه تغییری می کند؟
سوالی که این ساعات و این روزها اتاق فکر ستادهای انتخاباتی را درگیر خود کرده است. حسب آخرین اخبار از ستادهای انتخاباتی می شود حدس هائی از تشکیل سه قطبی انتخاباتی  زد.

هاشمی قطب اصلی است. بدون خاک گرفتن از خان شورای نگهبان رد می شود. اصلاح طلب ها به خط می شوند تا استقبال کنند. حمایت هم می کنند. تبلیغ نیز. شب گذشته خاتمی همه را جمع کرد و فوری بیانیه ای داد که ستادهای اصلاحات در اختیار آیت الله قرار می گیرد. عارف گفته بود با حضور هاشمی و خاتمی کناره گیری می کنم. کواکبیان وعده داد خاتمی بیاید، نمی آید. هاشمی هم تفاوتی نمی کند؛ کواکبیان به قاعده آمدن خاتمی عمل می کند . حسن روحانی هم خبر داده بود که هاشمی را بر خود اصلح می داند. پزشکیان هم روز ثبت نام گفت هاشمی بیاید برمی گردد.

اما قطب دیگر قالیباف است. ائتلاف پیشرفت با حضور هاشمی زودتر به نتیجه می رسد. ولایتی شانس کمتری برای نهائی شدن دارد. اگر تا پیش از این، حمایت جامعتین را داشت اینبار جامعتین نیز از کاندیدایی حمایت می کند که در نظر سنجی ها مقابل هاشمی مقاوم تر باشد. شانس قالیباف بیشتر است. ولایتی می توانست رای های منفی قالیباف را داشته باشد که با آمدن جلیلی، وی در این کار موفق تر است. ولایتی بخشی از آرای نسل اول و دوم انقلاب را داشت که در این آرا با هاشمی هم سبد است. کسانی که به خاطر هاشمی بخواهند به ولایتی رای دهند طبیعتا با آمدن اصل سراغ بدل نمی روند.

ابوترابی نیز بعید است بماند. ابوترابی می توانست رای برخی پایداری ها را داشته باشد که با حضور جلیلی دیگر نمی شود به این نیز دل بست. سازمان رای ابوترابی در شرایطی بود که بتواند با دولت سر یک میز بنشینند. البته تا این لحظه چنین اتفاقی نیافتاده است.  برخی خبرها از ابوترابی به عنوان کاندیدای اضطراری احمدی نژاد در صورت رد صلاحیت مشائی و رحیمی و بقیه دوستانش حکایت دارند. این خبر تائید نشده است.

اما این انتخابات قطب سوم هم دارد. جلیلی آمده است. بازی اصولگراها و ترک تازی برخی از آنها تحت شعاع این حضور ناگهانی قرار می گیرد. زاکانی گفته بود به نفع جلیلی کنار می کشد. البته آخرین اظهار نظر وی این است که ائتلاف گفتمانی با جلیلی تشکیل می دهد. زاکانی توضیح نداده است که منظورش از ائتلاف گفتمانی چیست. اما جلیلی بعید است با هزینه هایی که حضورش در سطح ملی و بین المللی ایجاد می کند، ثبت نام کند و بعد در ائتلاف کنار بکشد. به احتمال زیاد زاکانی کنار می رود. البته معلوم نیست چه وقت چنین تصمیمی بگیرد.

اما بازی پایداری نیز با آمدن جلیلی بهم ریخته است. پیش از این اعضای ارشد پایداری گفته بودند که جلیلی هم بیاید لنکرانی همچنان هست. اما این در شرایطی بود که هاشمی نیاید. در چنین صورتی باید به فتوای بزرگ شورای فقاهتی عمل کنند. چند ماه پیش آیت الله مصباح گفته بود که اگر خطر انتخاباتی اصولگرایان را تهدید کند باید همه گروه ها پشت سر صالح مقبول اجماع کنند. اما صالح مقبول کیست؟فعلا  قالیباف در نظر سنجی ها با اختلاف چشمگیری بالاتر از بقیه است. اما اگر جلیلی فعال شود معلوم نیست قالیباف همچنان پیشتاز باشد. به احتمال زیاد مجبورند سراغ جلیلی بروند. اما این فرمان چرخاندن بدون هزینه نیست. بارها اعلام کرده اند که اصلح را انتخاب کردیم و اهل ائتلاف و کناره گیری هم نیستیم. همچنین گفته بودند که لنکرانی از بین میرکاظمی و جلیلی و فتاح انتخاب شده است. و همینطور علنا گفتند که جلیلی هم بیاید دست از کاندیدای اصلح بر نخواهند داشت. به این ترتیب باید برای بدنه اجتماعی خود توجیح گفتمانی مناسبی داشته باشند. پیوند زدن سیاست بازاری با ایدئولوژی چنین دردسر هائی هم دارد. بالاخره تصمیم گیری در کف بازار سیاست که متناسب با اخبار و آرایش ها و رفتار کنش گرهای متقابل و رقبای سیاسی است را نمی شود به فتوا گره زد.

بنابراین سه قطبی هاشمی-جلیلی-قالیباف شکل خواهد گرفت. برای تحلیل دقیقتر باید منتظر ماند. 
البته تحلیل آرایش کاندیداهای دولت نیز از قلم نیافتاده است. فرض گرفتیم شورای نگهبان به وظایف خود عمل کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد